برش گوهر ها نیازمند دانش و مهارت قابل توجهی است. اما شغل Lapidary یعنی علمی که به برش و صیقل گوهرها می پردازند، به صورت سنتی یک مهارت است تا یک هنر. به این دلیل که برش گوهر، مهارتی است که هر کسی به طور طبیعی می تواند آن را به دست آورد علاوه بر آن اینکه امروزه دستگاه های برش بسیار دقیق که اندازه زاویه های برش را نیز تنظیم می کند این روند را بسیار ساده تر کرده است. برش گوهر ها بیشتر یک روند تکنیکی است تا یک روند هنرمندانه و طراحی شده.
با این حال اشخاصی هستند که در زمینه Lapidary فعالیت کرده و مهارت خود در برش را از زاویه های دیگری به نمایش گذارده اند و طی 30 تا 40 سال اخیر حدود سال های 1960 میلادی، شاهد به کارگیری هنر در برش گوهر ها هستیم که میتوان به جرأت آن را هنر در برش گوهر ها (Gem Cutting Art) نامید.
با این حال اشخاصی هستند که در زمینه Lapidary فعالیت کرده و مهارت خود در برش را از زاویه های دیگری به نمایش گذارده اند و طی 30 تا 40 سال اخیر حدود سال های 1960 میلادی، شاهد به کارگیری هنر در برش گوهر ها هستیم که میتوان به جرأت آن را هنر در برش گوهر ها (Gem Cutting Art) نامید.
این روند خلاقانه برش، در اروپا و امریکا آغاز شد که در رأس آنها برشکار آلمانی به نام Bernd Munsteiner است. وی در کارخانه خانوادگی خود که در جنوب شرقی آلمان فعالیت می کرد، تراش را آموخت. محلی که به مدت 500 سال به صورت سنتی بهترین مرکز برش گوهر در زمان خود بود. وی به دنبال ایجاد تغییرات جدید در روند سنتی تراش گوهر ها می گشت.
وی در حین گذراندن دوره های تراش، در رشته های نقاشی، مجسمه سازی و طراحی جواهرات در دانشگاه هنر Pforzheim به تحصیل پرداخت. او قسمتی از گوهر را به صورت خام و صیقل نخورده در نظر میگرفت به طوریکه کاملاً تضادی بین قسمت صیقل خورده ایجاد می کرد. وی اغلب قسمت پشت گوهر را تراش و صفحه می زند. در مواقعی هم از ناخالصی های گوهر در طراحی های خود در هنگام تراش استفاده می کند.
وی در حین گذراندن دوره های تراش، در رشته های نقاشی، مجسمه سازی و طراحی جواهرات در دانشگاه هنر Pforzheim به تحصیل پرداخت. او قسمتی از گوهر را به صورت خام و صیقل نخورده در نظر میگرفت به طوریکه کاملاً تضادی بین قسمت صیقل خورده ایجاد می کرد. وی اغلب قسمت پشت گوهر را تراش و صفحه می زند. در مواقعی هم از ناخالصی های گوهر در طراحی های خود در هنگام تراش استفاده می کند.
سبک Munsteiner، هندسی، انتزاعی و در حین حال نوگرا است. مرکز برش Idar-Oberstein کارهای برش خورده وی را قبول نکرد ولی منتقدان بین المللی مشتاق بودند و Munsteiner جوایز بین المللی بسیاری را دریافت کرد. ابزار و تکنینکهای برای تراش این سبک استفاده می شود با روش های سنتی و معمول بسیار متفاوت است. آکوامارین، توپازو امترین سنگ های معمولی هستند که تراش فانتزی (Fantasy Cut) بر روی آنها زده می شود.
ولی منتقدان مشکلاتی در زمینه دسته بندی کردن نوع تراش وی داشتند و از اصطلاح Fantasy Cut برای توصیف این نوع تراش که تفاوت های بسیاری با سایر تراش ها داشت، استفاده می کردند. Fantasy Cut سعی می کند سبک Munsteiner را دربین اصطلاحات مرسوم تراش، قرار دهد.
درحقیقت او یک هنرمند است که نمونه کارهایش نه تنها برای جواهرات استفاده نمی شود بلکه نمونه های مجسمه سازی او نیز در دسته هنر قرار می گیرد.
ولی منتقدان مشکلاتی در زمینه دسته بندی کردن نوع تراش وی داشتند و از اصطلاح Fantasy Cut برای توصیف این نوع تراش که تفاوت های بسیاری با سایر تراش ها داشت، استفاده می کردند. Fantasy Cut سعی می کند سبک Munsteiner را دربین اصطلاحات مرسوم تراش، قرار دهد.
درحقیقت او یک هنرمند است که نمونه کارهایش نه تنها برای جواهرات استفاده نمی شود بلکه نمونه های مجسمه سازی او نیز در دسته هنر قرار می گیرد.
برخی از آنها تقریباً بزرگ هستند. یکی از نمونه های مجسمه سازی وی، آکوامارین است به نام Waves of the sea که از یک کریستال 363/10 قیراطی از برزیل به ارتفاع 35 سانتیمتر (حدود 14 اینچ) تراشیده شده است.
Tom Munsteiner پسر Bernd هم راه خانوادگی خود را در پیش گرفته و امروزه یکی از فعالان و هنرمندان این عرصه به فعالیت خود ادامه می دهد.
Tom Munsteiner پسر Bernd هم راه خانوادگی خود را در پیش گرفته و امروزه یکی از فعالان و هنرمندان این عرصه به فعالیت خود ادامه می دهد.