الماس نه تنها سخت تر از گوهر هاي طبيعي است بلکه سخت تر از تمام شبه الماس ها بوده و به دليل سختي بالا، اتصال صفحات تيز داشته و صفحات آن به خوبي صيقل مي خورند. در صورتيکه در شبه الماس ها اتصال صفحات به صورت گرد تر بوده و با استفاده مکرر دچار خط و سائيدگي مي شوند.
شبه الماس ها هيچ کدام ساختمان شيميايي و فيزيکي همانند الماس نداشته و تنها از نظر ظاهري با الماس شباهت دارند. الماس هاي طبيعي داراي جلاي بهتري نسبت به شبه الماسها مي باشند. الماس داراي وزن مخصوص 52/3 بوده که کمتر از اکثر شبه الماس ها است. بدين معني که اگر دو سنگ الماس و شبه الماس را با برش و اندازه يکسان در دست داشته باشيم شبه الماس سنگين تر خواهد بود.
این شبه الماس ها عبارتند از:
این شبه الماس ها عبارتند از:
شیشه (Glass)
سفایر مصنوعی (Synthetic Sapphire)
اسپینل مصنوعی (Synthetic Spinel)
زیرکن (Zircon)
روتایل مصنوعی (Synthetic Rutile)
استرونیوم تیتانایت (Strontium Titanate)
ییترویم آلومینیوم گارنت (YAG( Yittrium Aluminum Garnet))
گادولینیوم گالیوم گارنت (GGG (Gadolinium Gallium Garnet))
کیوبیک زیرکنیای مصنوعی (Synthetic Cubic Zirconia)
مویزنایت مصنوعی (Synthetic Moissanite)
سفایر مصنوعی (Synthetic Sapphire)
اسپینل مصنوعی (Synthetic Spinel)
زیرکن (Zircon)
روتایل مصنوعی (Synthetic Rutile)
استرونیوم تیتانایت (Strontium Titanate)
ییترویم آلومینیوم گارنت (YAG( Yittrium Aluminum Garnet))
گادولینیوم گالیوم گارنت (GGG (Gadolinium Gallium Garnet))
کیوبیک زیرکنیای مصنوعی (Synthetic Cubic Zirconia)
مویزنایت مصنوعی (Synthetic Moissanite)
در سال هاي متمادي شيشه به عنوان شبه الماس به کار مي رفت. حدود قرن شانزدهم، اروپاييهاي شيشه ساز دريافتند که با اضافه کردن سرب اکسيد شده به شيشه مي توان آنرا به طور قابل توجهي شفاف و براق نمود که اين کشف موجب شد تا شيشه به عنوان شبه الماس استفاده شود.
شيشه از براقي، جلا و سختي کمتري نسبت به الماس برخوردار بوده و داراي ضریب شکست(RI) کمتري نيز مي باشد. شيشه داراي يک ضريب شکست (SR) بوده و RI آن بين 1/47 تا 1/70 و داراي وزن مخصوص(SG) بين 2/30 تا 4/50 مي باشد. سختي شيشه بين 5 تا 6 است.
شيشه از براقي، جلا و سختي کمتري نسبت به الماس برخوردار بوده و داراي ضریب شکست(RI) کمتري نيز مي باشد. شيشه داراي يک ضريب شکست (SR) بوده و RI آن بين 1/47 تا 1/70 و داراي وزن مخصوص(SG) بين 2/30 تا 4/50 مي باشد. سختي شيشه بين 5 تا 6 است.
اين سنگ داراي دو ضريب شکست مي باشد. RI آن 1/762 و 1/770 مي باشد. سختي آن 9 ، SG آن 4 و ديسپرژن آن 0/018 مي باشد.
اين سنگ داراي يک ضريب شکست مي باشد. RI آن 1/728 ، سختي آن 8 ، SG آن 3/42 و ديسپرژن آن 0/020 مي باشد.
اين سنگ يک شبه الماس طبيعي بوده و داراي دو ضريب شکست است (1/98 - 1/92 =RI) داراي سختي 6 تا 7/5 و SG 4/73 و ديسپرژن 0/038 مي باشد.اين سنگ به دليل سختي پايين داراي خط و خش و پريدگي هاي زياد بوده و داراي دوبيني (Doubling) قوي مي باشد.
اين سنگ به صورت طبيعي وجود داشته ولي بسيار کمياب مي باشد. اين سنگ داراي هاله اي از رنگ زرد بوده و براي مدتي به عنوان شبه الماس استفاده مي شد.
شبه الماس Synthetic Rutile براق است ولي به خوبي براقي الماس نيست. Synthetic Rutile داراي Dispersion زيادي است. اين سنگ داراي سختي پائيني بوده و شکست دوگانه دارد. RI آن 2/61 تا 2/90 بوده و داراي SG 4/26 و سختي 6 تا 6/5 و ديسپرژن 0/030 مي باشد.
شبه الماس Synthetic Rutile براق است ولي به خوبي براقي الماس نيست. Synthetic Rutile داراي Dispersion زيادي است. اين سنگ داراي سختي پائيني بوده و شکست دوگانه دارد. RI آن 2/61 تا 2/90 بوده و داراي SG 4/26 و سختي 6 تا 6/5 و ديسپرژن 0/030 مي باشد.
اين سنگ به صورت طبيعي وجود داشته ولي بسيار کمياب مي باشد. اين سنگ داراي هاله اي از رنگ زرداين سنگ که در سال 1953 يافت شد همانند الماس داراي شکست يگانه و رنگ آن نزديک به بي رنگ بوده و داراي Dispersion کمتري نسبت به Synthetic rutile مي باشد ولي Dispersion آن از الماس بيشتر است. Strontium titanate داراي سختي و مقاومت کمي است. RI آن 2/40 بوده و داراي SG 5/13، سختي 5 تا 6 و ديسپرژن 0/019مي باشد.
اواخر سال هاي 1960 محققان تعدادي از کريستال ها را در لابراتوار رشد دادند که همانند Garnet داراي سيستم کريستالي Cubic بودند. يکي از آنها YAG نام داشت که از همان ابتدا به صورت شبه الماس به کار رفت. اين سنگ داراي Fire خوبي بود و به دليل سختي خوب حدود 25/8 و براقي کافي، براي سال هاي متمادي به عنوان يکي از معروف ترين شبه الماس ها شناخته شد. داراي RI 1/83،SG 4/55 و ديسپرژن 0/028 مي باشد.
نوع ديگري از شبه الماس ها که داراي براقي و Dispersion بيشتري نسبت به YAG و همانند الماس بود. اين سنگ داراي Dispersion خوبي بود ولي به دليل سختي پائين به آساني دچار خط و سائيدگي مي شد. SG آن از الماس بيشتر بوده و در نتيجه از آن سنگين تر مي باشد.داراي سختي 6/5، SG7/50،RI 1/97و ديسپرژن 0/045 مي باشد.
يک شبه الماس مدرن به شمار مي رود و در سال 1970 وارد بازار جهاني شد. به دليل آنکه نمونه طبيعي آن بسيار کمياب است به صورت مصنوعي توليد مي شود. CZ تقريباً براقي همانند الماس داشته و Dispersion آن از الماس بيشتر است. وزن مخصوص (SG) آن 5/80 است و هنگامي که آن را وزن کنيم از الماس بسيار سنگين تر است.داراي RI 2/150 ، ديسپرژن 0/060 و سختي 8/5 مي باشد.
سنگ مویزنایت در سال 1893توسط دکتر Henri Moissan -برنده ی جایزه ی نوبل- در آریزونا کشف شد. او تا سال 1904 این تصور را داشت که موفق به پیدا کردن الماس شده است اما در آزمایشات بعدی مشخص شد که این سنگ از Silicon Carbide ساخته شده. بعدها در سال 1950تعداد دیگری از این سنگ در معدن Yakutia روسیه کشف شد.
مویزنایت به صورت طبیعی بسیار کمیاب است در حالیکه فاکتورهایی که در این سنگ وجود دارند بسیار جالب توجه هستند. این سنگ در حال حاضر بصورت مصنوعی در لابراتوار ساخته می شود.
مویزنایت به صورت طبیعی بسیار کمیاب است در حالیکه فاکتورهایی که در این سنگ وجود دارند بسیار جالب توجه هستند. این سنگ در حال حاضر بصورت مصنوعی در لابراتوار ساخته می شود.
مویزنایت یکی از بهترین شبه الماس های موجود است. سختی این سنگ 9.25 است که به سختی 10 الماس بسیار نزدیک میباشد. مویزنایت دارای براقی و دیسپرژن بیشتری نسبت به الماس بوده و تنها شبه الماسی است که دارای وزن حجمی (3.21) کمتری نسبت به الماس (3.52) میباشد. جالب تر از همه اینکه این سنگ از لحاظ عبور حرارت (Thermal Conductivity) همانند الماس عمل می کند و دستگاه های Gem Tester که از این طریق الماس ها و شبه الماس ها را از هم جدا می کنند می توانند خطا ایجاد کرده و مویزنایت را هم الماس نشان بدهند.
سنگ مویزنایت دارای شکست دوگانه (Double Refractive) است و به دلیل اختلاف دو ضریب شکست بالایش دارای دوبینی (Doubling) قوی می باشد. باید یاد آوری کنم که سنگ های دارای یک ضریب شکست مانند الماس هیچ وقت دوبینی (Doubling) ندارند و دیدن دوبینی در سنگ بهترین راه جدا کردن مویزنایت از الماس است. نکته ی قابل توجه در مورد برش (Cut) مویزنات این است که معمولا" برای اینکه دوبینی در مویزنایت قابل رویت نباشد آن را از جهتی برش می زنند که اگر از بالا (Face up) به داخل سنگ نگاه کنیم دوبینی دیده نمی شود. بهترین حالت برای دیدن دوبینی در مویزنایت این است که از جهت Bezel Facet به طرف Culet نگاه کنیم که دوتایی دیدن خطوط می تواند نشان دهنده ی مویزنایت بودن سنگ باشد.
مشاهده دو بینی در مویزنایت